دوبیتی های اربعینی سیدالشهدا علیهالسلام
بــه یـــاد آمـــد وداع آخــرت را لب خشک و دو چشمانِ ترت را زمـان شـســتـن قــبـر تـو بـا آب گرفـتـند چـشمهـای خواهـرت را ***************** دگر اینجا سرت بر نیزهها نیست خبر از زجر و خولی و جفا نیست بـرادر، زیـنـبت شـرمـندۀ توست رقـیـه دخـتـرت هـمراه ما نیست ***************** رباب از ناله جـسمش آب میشد کـنـار عـلـقــمـه بـیتـاب مـیشـد به لب میگفت با سقـای عطشان کجا بودی گـلـم سـیـراب میشد؟ ***************** خوشا سالی که سال بخت ما بود دلـم مـهــمـان یــاری آشـنــا بـود عـلـم بر دوش و بـا پـای بـرهـنه مـسـیـرم از نجـف تا کـربـلا بود ***************** تـنم درمانـده، روحـم مـبـتـلا شد سـرای سـیـنـهام مــاتـم سـرا شـد رسیده اربعـین و وای از این دل نـرفـتـن قـسـمتِ امـسـال مـا شـد |